۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدا» ثبت شده است

آتیش میزنه

بسم رب الشهدا و الصدیقین

دیشب توفیق شد خونه شهیدی بودم، مادرش داشت تعریف میکرد اگه صدتا بچه داشته باشی بازم حاضر نیستی یکیش رو از دست بدی، از دست دادن بچه جیگر آدم رو آتیش میزنه

میگفت هممون میریم ولی خوش بحال اونایی که با شهادت رفتن

۱۱:۱۷ ، ۰۴/۰۹/۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس زاده

تلافی بوسه

بسم رب الشهدا و الصدیقین

میگفت هر موقع داداشم میخواست بره جبهه پیشونی مادرم رو میبوسید و میرفت، وقتی خبر شهادتش رو آوردن مادرم رفت که بوسه‌هاش رو پس بده، اجازه نمیدادن که صورت پسرش رو ببینه و با اصرار زیاد و پافشاری صورتش رو نشونش دادن

وقتی صورت باز شد دید از چشم به بالا چیزی روی سرش نیست

و بوسه‌ها ماند برای قیامت که اونجا تلافی کنه 

۱۰:۵۰ ، ۰۴/۰۹/۱۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عباس زاده

فانوس طریق

بسم رب الشهدا و الصدیقین

در مسیری که داریم طی میکنیم، تا به سوی جایگاه ابدی خومون برسیم، حالا با نیت‌ها و معامله‌هایی که در این راه پر پیچ و خم انجام میدیم در کنار ما دره‌ها و کوه‌هایی است که داریم به سمت قله حرکت میکنیم تا به نقطه نهایی برسیم

گاه این معامله‌ها خدایی است و ما رو کمک حال میشن و تمسک‌هایی است که به اهل بیت علیها السلام داریم و گاه هم به واسطه شهدا دست به دامن این خاندان و خداوند عزوجل میشیم

من شهدا رو مثل راهنماهایی میدونم که فانوس به دست در این مسیر ما رو راهنمایی میکنند و از نور اونها ما استفاده میکنیم

لذا به همین خاطر است که فرمود شهدا امام زادگان عشق‌اند

من خودم هرجا فانوس میبینم یاد شهدا می‌افتم ناخودآگاه

۰۹:۰۰ ، ۰۴/۰۹/۰۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عباس زاده

بدهکاریم به شهدا

بسم رب الشهدا و الصدیقین

از روی که اینجا تشکیل شد نمیدونم چرا مطلب ننوشتم اینجا و خب راجع به شهدا هم جسته گریخته در فانوس جزیره سعی کردم مطلبی بنویسم که البته در سالهای اخیر توفیق نوشتن در این حوزه ظاهرا ازم سلب شده بود و الان که اومدم اینجا تصمیم گرفتم اینجا از شهدا بنویسم و اگه بتونم اینجا رو فعال کنم، واقعا خودم رو مدیون شهدا میدونم، خصوصا با جنگ 12 روزه اخیر

پس سعی میکنم که فعالیتم رو منظم انجام بدم

ایشاالله که شهدا دستگیر ماها باشند

۱۵:۳۲ ، ۰۴/۰۸/۲۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عباس زاده